کد مطلب:313725 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:178
کیفر اهانت کننده
6. «كبریت احمر»، از «اكسیر العبادة» نقل می كند كه سید نصرالله مدرس حایری گفت:
با جمعی از خدام در صحن مطهر حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام نشسته بودم، كه دیدم مردی از حرم مطهر بیرون آمده و با شتاب می رود و یك دست خود را بر انگشت كوچك دست دیگرش گذاشته است. ما به عجله خود را به او رسانیدیم، دیدیم كه انگشت او قطع شده و خون مانند آب از آن می ریزد. چون به حرم شریف برگشتیم دیدیم انگشت او میان شبكه های ضریح مطهر قرار دارد و هیچ خونی از آن ظاهر نیست، گویی از آدم مرده جدا شده است! به فاصله ی یك شب آن مرد از دنیا رفت و بعدا دانستیم كه وی، به علت اهانتی كه به آن حضرت كرده بود، مورد غضب حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام
[ صفحه 569]
قرار گرفته بوده است. [1] .
با جمعی از خدام در صحن مطهر حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام نشسته بودم، كه دیدم مردی از حرم مطهر بیرون آمده و با شتاب می رود و یك دست خود را بر انگشت كوچك دست دیگرش گذاشته است. ما به عجله خود را به او رسانیدیم، دیدیم كه انگشت او قطع شده و خون مانند آب از آن می ریزد. چون به حرم شریف برگشتیم دیدیم انگشت او میان شبكه های ضریح مطهر قرار دارد و هیچ خونی از آن ظاهر نیست، گویی از آدم مرده جدا شده است! به فاصله ی یك شب آن مرد از دنیا رفت و بعدا دانستیم كه وی، به علت اهانتی كه به آن حضرت كرده بود، مورد غضب حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام
[ صفحه 569]
قرار گرفته بوده است. [1] .
[1] شخصيت حضرت ابوالفضل العباس: صفحه ي 57؛ اسرار الشهادة: صفحه ي 325.